روستای عبدالله از توابع شهرستان تفت استان یزد
از این که چرا نام این آبادی عبدالله هست من اطّلاعی ندارم ولی در دوردست این نام با شوّاز همراه گفته وشناخته می شود (عبدالله شوّاز)
کدخدای رسمی واسمی عبدالله یدالله جبینیان بود ، ایشان تفتی بود ولی دارای مزرعه ای بود نزدیک این آبادی، گویا چون باسواد بوده بهمین خاطر ...
ولی حسین رییس کفیل ایشان بودو
امور سربازی و غیره را انجام می داد.
این آبادی فاقد خان و حاکم بود، چون همه تقریبا صاحب آب وملک و منزل بودند وکسی دربست رعیتِ کسی نبود و تا بیاد دارم حاجی حسن آقا و اسدآقای حاجی مختاری وحاجی مختار به سبب اینکه آب و ملکِ زیاد و مزرعه و گلّه و خدم وحشم داشتند بزرگان آبادی محسوب می شدند و صاحب نظر هم بودندوحرفشان خریدار داشت ،مهمانهای مهم و دولتی را ایشان پذیرا می شدند.
ضمنا ای
روستای عبدالله از توابع شهرستان تفت استان یزد
از این که چرا نام این آبادی عبدالله هست من اطّلاعی ندارم ولی در دوردست این نام با شوّاز همراه گفته وشناخته می شود (عبدالله شوّاز)
کدخدای رسمی واسمی عبدالله یدالله جبینیان بود ، ایشان تفتی بود ولی دارای مزرعه ای بود نزدیک این آبادی، گویا چون باسواد بوده بهمین خاطر ...
ولی حسین رییس کفیل ایشان بودو
امور سربازی و غیره را انجام می داد.
این آبادی فاقد خان و حاکم بود، چون همه تقریبا صاحب آب وملک و منزل بودند وکسی دربست رعیتِ کسی نبود و تا بیاد دارم حاجی حسن آقا و اسدآقای حاجی مختاری وحاجی مختار به سبب اینکه آب و ملکِ زیاد و مزرعه و گلّه و خدم وحشم داشتند بزرگان آبادی محسوب می شدند و صاحب نظر هم بودندوحرفشان خریدار داشت ،مهمانهای مهم و دولتی را ایشان پذیرا می شدند.
ضمنا ایشان آدم های باوقار ، معمّم و مذهبی و مورد احترام مردم بودند وتحکّم و ظلم و جوری نداشتند.
در ضمن آب حمام عمومی روستا در قدیم با سوزاندن هیزم گرم میشده است که متصدی این کار عباس رضا صادق بود.
با نوحه های حاجی حسن آقا که بسیارجذّاب ودلنشین بودمردم محرّم ها سینه وجوش میزدند. بعدازایشان حاجی محمد تقوی و حاجی حسنِ علی شیخ( شریف مقدّم) چراغ سینه زنی و جوش ایّام محرّم را روشن نگه داشتند .
حاجی مختارهم حوزه رفته بود وگاهی منبر می رفت و موعظه می کرد. کسانی که آن دوره منبری بودند عبارتند از حاجی شیخ حسین و میرزاعلی نقی شهسواری وعباسِ آخوند
قبل از همه از بچگی یاد دارم مرحوم ملاصادق حیدری هم منبر می رفت.
روشنایی مسجد قدیمی به عهده ی علی محمدِ اسماعیل علی بیک(علیمحد علی بیکی) بود. چون جدِّ ما واقف 2.5 جرّه آب و زمین عبدالله وقف کرده ومتولّی را فرزند بزرگ خانوداده قرار داده بود. یادم هست مدتی خودم چراغدستی نفت سوز را نزدیک اذانِ مغرب روشن می کردم.بدنه ی داخل وخارج مسجد کاهگلی بود ، بعدها داخل آن را سفیدکردند.امور پذیرایی وچای دادن درمسجد وحسینیه را حسین رییس و فرزند او حاجی عباس به عهده داشتند.
سلمانی روستارا سلمانی ها ، عمدتا مرحوم حسنِ غلامحسین انجام می داد. برای اصلاح سر و صورت زمان ومکان خاصی وجود نداشت دراوقات فراغت و در نشستگاه ها انجام می شد.
اولین کسی که از اهل این روستا ازدانشگاه های معتبر کشور دانشنامه دریافت کرد، مرحوم ابوالقاسم علی بیکی بود.
لازم است از کسانی هم نام ببرم که طولانی مدت برای این آبادی فعالیت چشمگیری داشتند.
حاجی مهدی رییس عباسی (فعالیت بسیارِ عمرانی)
حاجی عبدالله تقی حسینی (فعالیت اجتماعی، تعاونی و مذهبی)
حاجی احمدِ صادقِ احمد(قاضی)
(برق و روشنایی و اولین عبداللهی بود که حدود سالهای 49-50 ماشین وانتی به قصد استفاده ی اهالی خریداری کرد)
آنچه مسلّم است این نوشتار عاری از نقص و ایراد نیست ولی بضاعت بنده همین قدر بود. والسلام .
نوشته از اکبر علی بیکی 12 / 7/ 1397
اطلاعات جمعیتی
جمعیت روستای عبدالله با توجه به آخرین سرشماری 320 نفر و 95 خانوار می باشد این در حالی است که جمعیت این روستا در ایام تعطیل به 1000 نفر نیز می رسد.
جمعیت روستای عبدالله با توجه به آخرین سرشماری 320 نفر و 95 خانوار می باشد این در حالی است که جمعیت این روستا در ایام تعطیل به 1000 نفر نیز می رسد.